دخترک یک ساله این روزها + تولد عمه فهیمه
سلام دختر کوچولوی یه ساله مامان.فدات شم که این روزا سنجاق شدی به من و بغل هیچکی نمیری. همشم پستونک میخوری و میای بغل من میشینی و اگه بخوام بلند شم گریه و زاری شروع میشه. این روزا حسابی مامان رو اذیت میکنی و منم دستم خیلی در میکنه از بس بغلت کردم خوشگل خانوم. این روزا راه رفتنت خیلی بهتر شده و جاهایی که بتونی تا جایی که پاهات نلغزه راه میری و تنبلی رو گذاشتی کنار. خیلیم شیطون شدی و یه جا بند نمیشی همش باید دنبالت راه بریم .شیشه شیرتو بعضی اوقات خودت میگیری دستت و لیوان آموزشی هم برات آوردم و خودت دسته هاشو میگیری و آب میخوری. آفرین دخمل زلنگ مامان.دیشب تولد عمه فهیمه بود و رفتیم بهشهر .اونجا کلی با دوقلوها بازی میکردی البته با کارتهای عابر باباحجت. جالب اینجا بود که کارتها رو با قلدری از پسرعمو میگرفتی و میدادی به دختر عموبعدشم که مراسم کیک و عکس و شمع و اینا حسابی حال کردی و نانای کردی و صدالبته موقع عکس نق نق کردی امشبم تولد مامانته من و عمه فهیمه یه روز تولدمون فرق داره .من ٥ اسفند و عمه ٤ اسفنده قرار بود شما هم ٢ اسفند باشی که هول بودی و نتونستی ٢ روزو تحمل کنی عشقکمممممممممم.راستی قراره امروز فیلم و عکس تولدتو بگیریم البته اگه بدقولی نکنن آقای فیلمبردار.
دیگه بریم سراغ عکسهااااااااااااااااااا:
اینجا جمعه است که رفته بودیم دیدن مامانبررگ .اونجا کلی با این مجله دالی کردی و البته همشو پاره کردی
اینم دیشب کارت بازی با دوقلوها:
دالییییییییییییی
عمه جون تولدت مبارک
انگشت کاری کیک
همشمیرفتی تو اشپزخونه میومدی بیرون کارت شده بود دیگه:
اینم وقتی برگشتیم خونه موهای خرگوشیتو باز کردم اینطوری شده بود.ببین چه بامزه شده بود.
داری برای خودت دست میزنی که حلقه هوشتو چیدی.
واییییییییییییییییییی که من عاشق این عکستممممممممممممم
دوست دارمممممم هوارتااااااااااااااااااااااااااا فرشته نازم