فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

پایان 19 ماهگی / ورود به 20 ماهگی.

نازنینم فرشته صورتیه من وروردت به     ماهگی مبارکـــــــــــــ .       عزیز مامان کی این همه بزرگ شدی عشقم چقدر زود داری بزرگ میشی یکم آرومتر مامانجون بزار بیشتر حس کنم ماههای بودنت رووو عزیزم. عزیزم اصرار داشتم خودش شمعشو فوت کنه         و این ماه یه مهمون دوست داشتنی هم برای ماهگردت بود آیلین جونم که حسابی از صبح ذوق ماهگردتو داشت عزیم.           اینم قابل فرشته جون رو نداره:     اینم آیلین جون شرمندمون کردن: ...
31 شهريور 1393

و بالاخــــــــــــــره واکسن 18 ماهگی بعد 23 روز !!!

سلام عشق کوچولوی من بالاخره امروز بخت این واکسن 18 ماهگیت باز شد .دیشب با کلی استرس شما رو زود خوابوندم و کل خونه رو گشتم ببینم چه چیزایی شمارو خوشحال میکنه و برات بردارم. قبلشم با باباحجت رفتیم اسباب بازی فروشی تا برات یه چیز بخریم که فردا بدم بهت و حواست پرت شه که با اینا برگشتیم بیرون:     اون موبایل گذاشتم برا واکسن .عاشق پیشیه شدی که تقلید صدا میکنه.کتاب حموم قبلیتم همشو یاد گرفتی واسه همین یدونه جدید برات خریدم. اون توپه هم که همقد خودته انچنان خنده ای براش میکردی تو فروشگاه که باباحجت گفت حتما برات بگیریم.مبارکت باشه عسلم. اما بگم از امروز که صبح ساعت 8 بیدارت کردم و تا بیدار شدی با اینکه زود بود نق نزدی...
23 شهريور 1393

روزهایی با مهتـــــــــــا ...

عشقم این روزا دختر عمه هام و عمم از کرمانشاه اومدن و حسابی سرمون گرمه .تقربا هر روز پیش اوناییم و شما هم خوش به حالت شده و همش با مهتا بازی میکنی گاهی هم دعواتون میشه سر اسباب بازیا یا خوراکی ها.           اولین باری که نوشمک خوردی.   ...
22 شهريور 1393

جشن نامزدی عمه فهیمه.

پاستیل خوشمزه مامی شنبه شب جشن نامزدی عمه فهیمه بود و حسابی هم خوش گذشت . با اینکه  از صبح برنامه ریزی کرده بودم بازم همه کارام موند دقیقه نود و اخرشم یه چیز مهم یادم رفت و اونم پستونک شمابود. خلاصه که تا رسیدیم شام خوردیم وشما هم کلی مرغ و ماست خوردی بعدش اومدیم تو حیاط که ارکسر بود و برخلاف تصورم که الان خیلی خوشحال میپری وسط و نانای میکنی حسابی لج بازی کردی لجبازیتم از این بابت بود که میخواستی بری وسط نانای کنی و حتما هم میخواستی منم بیام برقصم حالا هنوز هیشکی نیومده وسط و پیست رقص خالی منم نمیومدم وشما گریه میکردی بعدش دیگه لجت شروع شد و منم پستونک نداشتم که بهت بدم تا آرومت کنه خلاصه یکم برات شیر ریختتم تو شیشه و خوردی ولی بازم آ...
17 شهريور 1393

میلادت مبارک ای پادشه خوبان (تولد امام رضا(ع))

  گوشه صحن دم عید دلم میلرزد من و یک عالمه تردید دلم میلرزد بادی از سمت حرم قصد وزیدن دارد بی سبب نیست که چون بید دلم میلرزد لرزه افتاد به جان در و دیوار ولی زلزله نیست نترسید! دلم میلرزد هرچه از زائر خود دل ببری میچسبد چقدر در حرمت در به دری میچسبد چقدر در حرمت مست زیاد است ببین چقدر دورو برت دست زیاد است ببین زائرانت به کرامات تو عادت دارند همه یکجور به این خانه ارادت دارند یک نفر پوا یکی اشک یکی انگشتر از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر روزهامان همگی با کرمت میچرخند زائرانت چقدر با عظمت میچرخند ابر و باد و مه و خورشید هم...
16 شهريور 1393

روزهای شهریوری ...

    سلام عشق کوچولوی خوشگلم. عزیزکم این روزا یکم درگیر مراسم جشن عمه هستیم و سرمون شلوغ پلوغه.چهارشنبه عقد عمه جون بود و شما هم که کلا از شلوغی عاجزی و تا میتونستی اذیتمون کردی فدات شم که حسابی کلافه شده بودی و دیگه به انگورای سفره عقد هم رحم نکردی و اونارو هم بهم زدی شبشم که تو راه برگشت از بهشهر خوابیدی و خونه بیدار شدی و تا 4 صبح بیدار بودی و نمیخوابیدی دیشبم بالاخره دیدیم هوا یکمی خنکتر شده بردیمت پارک کلی بازی کردی و دیگه سوار سرسره بلندام شدی و خوشت اومده بود کلی .طبق معمول باز ماشین شارزی دیدی و سوار شدی و به یه دور هم قانع نبودی و تا کمربندتو باز کردیم که پیاده شی با نق نق داشتی مثلا کمربندتو میبستی که بازم دو...
15 شهريور 1393

کادوی 18 ماهگیت با یه هفته تاخیـــــــــــر!!!

عسل مامان اینم کادوی یک و نیم سالگیت با یه هفته تاخیر .شرمنده مامانجون تازه امروز رسید دستم.مبارک باشه           نی نی جان هم باید وارد بازیت بشه خووووب.       در جستجوی توپ:           ...
8 شهريور 1393

با آرزوی یه دنیا خوشبختی برای عمه فهیمه ( بله برون عمه فهیمه)

سلام عروسک خوشگلم .عشق مامان دیشب بله برون عمه فهیمه جون بود ایشالا خوشبخت بشه .مبارکت باشه فهیمه جان. پنجشنبه هم که جشنشه. شما هم دیشب اولش یکم لج داشتی چون خیلی شلوغ پلوغ بود بعدش که نانای گذاشتن خوشحال شدی و رقصیدی و آخرشم که دیگه خسته شده بودی بهونه گیری میکردی .این پشه خوردگیاتم حسابی اذیتت میکنه و همش داری میخارونیشون .شاید امروز ببرمت دکتر. اخه همش بس که خاروندی زخم شده عشقم.. اینم عکسای دیشب و پرنسس ناز منــــــ                      ...
8 شهريور 1393

یدونه دختـــــــــرم روزت مبارکـــــــــــ.

میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید   گل دخترم یدونه دخترم روزت مبارکــــــــــــ جان مادر.     بفرمایین ادامه مطلب . عزیز دل مامان فرشته صورتیه من همیشه دلم یه دختر میخواست همیشه آرزوی یه دختر داشتم که موهاشو ببندم براش گلسر بخرم لباسای جینگیلی تنش کنم  خدایا ممنونم برای این لطفت خدایا ممنون که مامان یه دختـــــــــــــــــــــــــــــــــــــرم . اینم عکسای امشب با دختر یدونمون: عسل خانومو اول بردیم کپل پا تا یه عروسک انتخاب کنه چون روز دختره و باید کادو دخترونه باشه دیگه ...
7 شهريور 1393