فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

اربعین و شله زرد...

1392/10/2 0:54
نویسنده : مامانیه رونیا
235 بازدید
اشتراک گذاری

عشق کوچولوی مامان امروز مثل همه اربعین ها عمه رباب شله زرد پزون داشت و روضه. ما هم چون صبح خیلی اذیتم کردی سر خوابیدن و ساعت ٨ بیدار شدی و دیگه نخوابیدی ساعت ٣ رفتیم اونجا. و متاسفانه سر دیگ نرسیدیم و دیگه کاراش تموم شده بود.افسوسپارسال این موقع من با یک شکمه قلمبه سر دیگ آرزوی سلامتی شما رو کردم .خیال باطل اونجا هم حسابی خوابت میومد و کلافه بودی ولی گریه نمیکردی بس که خانمی آخه شما .ماچشله زرد هم تست کردی که حسابی خوشت اومده بود ولی موقع برگشت یه عالمه بالا آوردی ناراحت یه چیز جالب این که وقتی خانمه داشت روضه میخوند شما هم همراهیش میکرردی و بلند بلند جیغ میکشیدی و حرف میزدیخندهفردا هم عموی باباحجت آش میپزه و میریم بهشهر.دوست دارم هوارتااااااااااااااا:قلب

 

رونیااااااااا

 

رونیاااااااا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان الناجون
2 دی 92 1:36
سلام عزیزم همیشه جویای احوال رونیاجون هستم چه خوب که خاطرات فرشتتون رو به این زیبایی ثبت میکنین خداحفظش کنه
مامانیه رونیا
پاسخ
نظر لطفتونه خاله جون مهربون
شیما
2 دی 92 3:52
جوووووووووووووووووووووونم خوشگل و خوشتیییپ خالههه
مامانیه رونیا
پاسخ
مرسی خاله جون