شب تولد عشق.
زمین در انتظار تولد یک برگ ، من در حال شمارش معکوس
صفر همیشه پایان نیست گاهی آغاز پرواز است.
دخترکم فقط چند ساعت مانده به یک سال زیبا برای ما.
وای که باورش برام سخته که فرشته نازم از وقتی قدم تو زندگیمون گذاشت یک سال میگذره واقعا یک سال از اون روز زیبا گذشته..
پارسال همین ساعت ها بود که پر از دلهره و استرس بودم پر از اشکهایی از ترس و خوشحالی .پر از حس های عجیب و غریب .پارسال همین ساعت ها بود که کلی سورپرایزم کردی و منو با یه عالمه ترس و دلهره فرستادی بیمارستان با روی نشسته و لباسهای نا مرتب با کلی اشک روی گونه و تپش قلب بالا.پارسال همین ساعت ها بود که
من مادر شدم
به لطف خدای مهربونم و وجود سبز شما.
آره یکسال از اون روز میگذره و باورش برام خیلی سخته که دختر کوچولوی من پاره تن من همه کس من همه وجود من
یکساله شده .
روز اول تو بیمارستان وقتی برای بار اول دیدمت چقدررررررررررررر نازبودی عین یه فرشته خیلی کوچولو بودی نازنینم. خیلی.
یک ماه زیبا گذشت بعد کلی سختی و شب بیداری که با اولین لبخند تو شیرین تر از عسل شد و تو فرشته کوچکم یک ماهه شدی.
از ماه دوم بود که رفلاکست شروع شد و خفگی های مکرر و گریه های من واسترس های همه شروع شد چقدر این ماه بهمون سخت گذشت چقدر گریه کردم چقدر دعا کردم و چقدر شبا بالا سرت نوبتی بیدار میموندیم ولی این ماه هم گذشت با همه سختی ها با لطف پروردگارم و تو فرشته نازم دو ماهه شدی.
ماه سوم خیلی شیرین تر بود چون خبری از خفگی نبود و نازگلمون کلی قوی شده بود و هر از چندگاهی خونه پر از صدای خنده های با صدات میشد و دل من رو غرق در شادی میکرد تا هر روز فقط بگم خدایا شکرت و اینطور فرشته زیبای من 3 ماهه شد.
کم کم دیگه رو زمین بند نمیشدی و همش سرتو بلند میکردی و دوست داشتی چشمای زیبات همه جارو ببینه اونم به صورت نیم خیز دیگه خونه غرق در خنده ها و صد البته صدای آقون ،آقون شما شده بود و دنیای ما صدبرابر زیباتر و این چنین فرشته کوچولو 4 ماهه شد.
دخترکم دیگه اصلا به خوابیدن راضی نبودی و فقط دوست داشتی با تکیه به ما بشینی و دنیای رنگارنگ اطرافت رو نظاره گر باشی و طعم اولین غذا رو هم تو این ماه چشیدی و اینگونه 5 ماه زیبا رو گذروندی.
کم کم به تکیه گاهی برای نشستن نیازی نداشتی و خودت تونستی بشینی و این طور نازنینم 6 ماهه شد.ولی ما همچنان تا وقتی زنده باشیم تکیه گاهت میمونیم فرشته نازم .
ماه هفت ماه مقدس ماه زیبا برای شما تحولی بزرگ در برداشت. شما تو این ماه تونستی برای رسیدن به اهدافت اولین بار 4 دست و پا بری و کلی ذوق کنی. 7 ماهه امیدوارم به همه اهدافت تو زندگیت برسی و موفق باشی.
دخترکم دیگه به نشستن و 4 دست و پا قانع نبودی واین بار هدفت ایستادن بود و شما تونستی در این ماه روی پاهات وایسی البته با تکیه به مبل. استوار باش دخترکم در برابر تمام سختی ها مشکلات و ... روی پاهای خودت استوار بایست فرشته هشت ماهه من.
نه ما عاشقانه با تو گذشت و این ماه برای شما قدم برداشتن رو در پی داشت البته با تکیه گاه.بدان که همچون تکیه گاهی محکم پشتت ایستاده ایم . 9 ماه زیبا گذشت و شما نه ماهه شدی.
ماه ده ماه فراموش نشدنی برای ما و شما ماهی که برای اولین قدمهات جشن گرفتیم و فرشته نازم در ده ماهگی قدمهای استوارش رو پیش به سوی خوشبختی برداشت و ده ماه را سپری کرد.
آخرین ماه از اولین فصل زندگیت رو با گفتن اولین کلمه سپری کردی و 11 ماهه شدی.
و امشب تا چند ساعت دیگه یک ساله میشی .همه زندگیه ما همه عشق ماا همه دنیای ما از این به بعد همه فصلها تکراریست و فقط محبت است که تازگی دارد .
با شکوه ترین شب دنیا امشب است برای من برای پدر مهربانت با تمام وجودمان تمام عشق های دنیا تمام آرزوهای شیرین و زیبای دنیا را نثارت میکنیم.
فرشته کوچک ما یکساله شدنت مبارک.
خدای مهربانم فقط شکر شکر شکر.