متفرقه از این روزها به روایت عکس ...
عزیز مامان این چند روز پیشه که موهای خوشملتو به زور خرگوشی بستم برای اولین بار. فدات شم که انقدر نااااز شدی.
اینجام حاظر شدی بریم بهشهر پیش دوقلوها:
تا منم حاظر شم بابا حجت از فرصت استفاده میکنه و ...
اینم بهشهر خونه دوقلوها عسلک سوار بر دوچرخه پسرعموجاااان:
گفتم که از بعد تولدت معتاد رقصیدن شدی.اینجا رفتی جلوی دی وی دی نشستی و هی دکمه هاشو میزنی ولی چون ما به خاطر مسائل خرابکاری و این حرفها دی وی دی رو از پریز کشیدیم روشن نمیشه و شما نانای میکنی که یعنی بیام برات نانای بزاررررررررم.
داری دستتو میچرخونی که یعنی نانای بزارم.
طلا خانوم خودش در حال آب خوردن.نوش جوووون مامانی.
اینم عروسکه تو تختته که برات روز دختر خریدیم.به این روز درش آوردی .چندروزه از تو تختت برش میداری و میاری کلی باهاش سرگرم میشی همشم میخوای بغلش کنی.
بعضی اوقات هم چون سنگینه نمیتونی بغلش کنی پرتش میکنی و حرص میخوری که در اسرع وقت قراره برات یه عروسک کوچولو و راحت بخرم که حرص نخوری عشق کوچولو.
اینم بی بی انیشتینت که امروز به دستمون رسید.100 تا فلش کارت دار و دوتا کتاب که از 18 ماهگی ایشالا برات شروع میکنم و 10 تا دی وی دی که امروز دو تاشو گذاشتم .ولی فقط وقتی آهنگ و ترانه داره نگاه میکنی بقیشو اهمیت نمیدی زیییییییییییییاد.
امشب من و باباحجت نامزدی فامیلمون دعوت بودیییم و قرار بود شمارو بزارم پیش مامان فریبا ولی از اونجایی که شما عاشق ساز و آوازی دلم نیومد نبرمت با اینکه میدونستم خسته میشم ولی دوست داشتم بیای چون میدونستم بهت خوش میگذره عروسک کوچولو.اینم فرشته کوچولو اماده رفتن به عروسی.
اینجااام با بابایی تو اون شلوغ پلوغی در حال رقصین.
از دست نی نی وبلااااااااگ
کلی بغل عمو مجتبی بودی و همش میخواستی بری بغلش و بوسش میکردی.
اینجاااام داری نانای میکنی.
کل عروسی جیکت هم در نیومد بسکه فرشته اییییییییییییییییییییییییی شما آخه. همش یا داشتی میرقصیدی یا میوه میخوردی و برای همه دلبری میکردی عروسک کوچولو. اکثرا وسط پیست رقص با من و باباحجت بودی و بقیشم بغل این و اون تا من و بابا راحتتر برقصیییم. کلا خیلی خیلی خانوم بودی آفرین عزیز مامان.انقدر اونجا بهت خوش میگذشت تو آهنگ و نانای بازی که اصلا با اینکه خیلی خوابت میومد انگار دلت نمیخواست بخوابی ولی تا نشستیم تو ماشین خوابت بررررد خوابی که با اینکه اومدیم خونه و لباس و پوشکتو عوض کردم هم بیدار نشدی فرشته کوچولو. قربونت برم که انقدر خسته شده بودی.
خدایا شکرت.