فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

دخترکم در اولین روزهای بهاری...

1393/1/4 3:42
نویسنده : مامانیه رونیا
416 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه مامان.سلام قند و عسلم.بغلطلا خانومم این روزا حسابی شیرین تر از قبلی و کارای بامزه میکنی و صدالبته دلبــــــــــــــــــــــــریقلب.همش راه میری و راه میری و ذوق میکنی. دیگه مشکل بلند شدن هم نداری و یکی دو بار که بهت گفتیم پاشو وایسا رونیا و شما هم وایسادی و برات دست زدیم و تشویقت کردیم دیگه از اون روز همش خودت بلند میشی و احتیاجی به تکیه گااااه نداریتشویق. فدات شم فدای اون راه رفتنت فدای اون قد و بالات عروسک خوشگلم.ماچعاشق اینی که تشویقت کنیم و بگیم آفرین و برات دست بزنیم. سریع خودتم برای خودت دست میزنی و میخندی.از عید دینی هم که این طرف خبری نیست یعنی کسی به خاطر حال مامانبزرگ دل و دماغ عید دیدنی رفتن رو نداره و  از امروز که مامانبزرگ رو مرخص کردن دیگه همه میریم اونجا. ولی طرف باباحجت یه چندجایی رفتیم و شما هم حسابی آتیش سوزوندی و هیچی از دست شما نمیتونستن بیارن بزارن رو میز.خنثیهر چی هم که میخوردی آسیاب شده روی فرشها تحویل میدادی و ما هم شرمنده که خونه مردم و حسابی بهم میریختی.خجالت ولی در آخر از همه عیدی میگرفتی با این همه خرابکاری .نیشخندخیلی درگیر کفشاتی و همش نگاهشون میکنی و اگه یه موقع از پات در بیاد زود میدی به من و میگی پام کن یعنی انقدر اه اه میکنی و کفشتو نشون میدی که یعنی پام کن. ولی حسابی با گل سر باهات مشکل دارم و ثانیه ای راضی نمیشی سرت باشه مگر اینکه یواشکی بزنم سرت و نفهمی ولی به محض اینکه دست بکشی سرت و ببینی گل سر داری برش میداریقهر.گاهی اوقات هم هر چند وقت یکبار یه دستی رو سرت میکشی که مبادا گلسری چیزی سرت باشهابروعاشق نی نی هایی و تا نی نی میبینی اصرار داری بغلش کنی حالا نی نی میتونه ازت کوچیکتر ( که اصلا ندیدی از خودت کوچیکتر) و یا چندسال برگتر باشه در هر صورت برای شما نی نی حساب میشه.چشمامروز هم برای اولین بار یه عالمه از غذای ما که ماکارونی بود خوردی تا حالا هیچی رو انقدر با ولع و اشتها نخورده بودی.عاشق ماکارونی هستی و صدالبته بستنی و خیار و سیب.کیوی هم دوست داری بخوری ولی چون یکم ترشه یواش یواش میخوری و وسطاش بیخیال میشی دیگه .یادم رفت بگم که عشق درجه یکت ماسته.دیگه چیز زیادی یادم نمیاد. دوست داریم فرشته کوچولوی ١٣ ماه و ٤ روزه.

عکسای این چند روز طلا خانوم:

شب عید دعوت بابایی شام رفتیم بیرون. این نی نی هم دو ماه از شما بزگتر بود و همش میخواستی بری پیشش که آوردیمش رو میز خودمون تا نخوای راه بری و زمین بخوری.

 

رونیااااااااااا

 

عروســــــــــــــــــــــکم.

 

رونیااااااا

 

در پی نی نی خنده

 

رونیااااااااااا

 

بعد شام هم رفتیم خونه مامانی و بابایی عید دیدنی. ببین چیجوری آبرو داری کردی دخترمنیشخند

 

رونیاااااااااا

 

رونیااااااااااااا

 

روز 1 فروردین بازم داشتیم میرفتیم خونه مامانی بابایی. این اردک رو خیلی دوست داری البته بیشتر از خودش تخمهاشو دوست داری که بزاری دهنت و ما هم دیدیم خیلی خطرناکه فعلا تحریمش کردیم.

 

رونیاااااااااا

 

اینجا تخم اردکه رو پیدا کردی و با ذوق داری به ما نشون میدی .بعدا که خوابیدی دیدم یکی از نخمها توی جیب لباسته. کلی با باباحجت خندیدیم .آخه وروجک چیجوری اونو کردی تو جیبت اخه؟؟؟؟

 

رونیاااااااااا

 

از شانس خوبت تا رسیدیم دینا جون و بابایی و ماماننش اومدن اونجا عید دیدنی.شما هم کلی ورجه و وورجه و البته از دیدن شیطونیای دینا جونی یکم هنگ کرده بودی و سایلنت شدیه بودی که بعد رفتنشون حسابی جبران کردی عشقکم.

 

رونیااااااااااا

 

یه شب برات ناخناتو یکی در میون لاک سفید مشکی زدم که ست پیراهنت باشه صبح که پا شدی کلی تعجب کرده بودی و همش انگشتاتو با علامت سوال نگاه میکردی و به من و بابا حجت نشون میدادی. از اون روز به همه لاکاتو نشون میدی.

 

رونیااااااااااا

 

رونیاااااااااا

 

رونیااااااااااا

 

خونه عمو باباحجت. شما و مهنا جون :

 

رونیاااااااااا

 

خونه عمه باباحجت در حال خرابکاری.

 

رونیاااااااااا

 

عید دیدنی خونه عمه باباحجت و عمو حسین : شیطونای بامزه:

 

رونــــــــــــــیا

 

امروز هوای آفتابی شمااااااااااااااااااال

 

رونیاااااااا

 

آفتاب گیرون پدر دختری( شنیدم ویتامین دی برای دندون دراوردن خوبه پس از هر فرصتی گفتم استفاده کنیم دیگه)

 

رونیااااااااااااااا

 

رونیـــــــــــــــا

 

خونه خاله صبا. در حال آسیاب خیـــــــــــــــــــــارخنثی

 

رونیــــــــــــــــــــــــا

 

رونیـــــــــــــــــا

 

اینجا یه اتاقه خونه خاله صبا پر از عروسکای پولیشی و ... خیلی جالب بود تا رفتی تو یکی یکی همه عروسکارو بغل میکردی و باهاشون حرف میزدی و میزدی پشتشون .کلی فیلم گرفتم از کارات .آخ که جدیدا خیلی عاشق عروسک شدی.

 

رونیــــــــــــا

 

رونیـــــــا

 

اینجا هم خونه مامانی و باباییه دینا جونه .و داری با اسباب بازی های دینا جوونی دور از چشمش بازی میکنی.

 

رونیـــــــــــــــــا

 

رونیـــــــا

 

اینجا هم مامانی دینا جونو در خدمت گرفتی .

 

رونیــــــــــــــــــــــا

 

عروسک ناااااااااااااازم عاشقتم.ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

آشنای قدیمی
4 فروردین 93 11:14
آهسته فتح کرده ای با چشمهایت هرچه داشته ام را حالا تمام جهان من مستعمره ی توست .. .
مامانیه رونیا
پاسخ
وای که چه متن قشنگی.ممنون مبینا جاااااااااااااااان
آدرینا
5 فروردین 93 17:04
واااااااااااااااااااای چه خانوم خوشگل و خوشتیپی افتخار میدی با ما دوست بشی رونیا جـــــــــون؟راستی سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی براتون باشه .
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون دوست خوبم. باعث افتخارمونه .
farnaz
28 فروردین 93 21:10
salam...kheili dokhtare naz va bahooshi darid.khoda hefzesh kone..eshghetoonam behesh kheili zibast haminke ba kharabkarihash hal mikonid yani eshgh,,payande bashid,,,mishe lotfan soale mano baram javab bedid va email bezanid chon site nadaram,,,kheiliiii mamnooonn misham,,,manihaye esme ronia ta har zabani ke midoonido mikhastam,,,va inke esmesh too site sabte ahval nist,,aya vase gozashtanesh moshkel nadashtid va gir nadadan???chon felan ke dokhtaramo bardaram in esmo entekhab kardam,,,,bisabraneh montazere emailetoonam,,,merciiii farnaz_ha820@yahoo.comi
مامانیه رونیا
پاسخ
عزیزم برات ایمیل کردم.