پایان 7 ماهگی/ورود به 8 ماهگی.
فرشته خدادادیه من .فرشته آسمونیه من.هدیه خوشگل خدا به من ماهگیت مبارکککککککککککککککک .
عزیز مامان هفت عدد مقدسیه و امیدوارم هفت سالگی و هفتاد سالگیتو جشن بگیری گل نازم . هفت سالگیتو خودم ایشالا برات جشن میگیرم ولی فکر کنم هفتاد سالگیتو خودت باید بگیری شایدم بچه هات یا نوه هات شایدم نتیجه هاااااات. خدارو چه دیدی
پرنسسم هفت ماهگیتو به دعوت خاله صبا رفتیم شام رفتیم خونشون. و کیکتم بردیم اونجااااا.امشب کلی از دست کارات خندیدم .آخه وقتی خواستیم ازت عکس بندازیم همه رفتن پشت من و کلی دست و جیغ و شکلک و ادا و سر و صدا راه انداختن و شما دخمل خوشکلم به وجد اومده بودی و خودتو تکون تکون میدادی و دستاتم رو هم دیگه عین خواننده کره ایه (کانگ نام استایل) بالا پایین میکردی و جیغ میکشیدیی. خلا صه اوضاعییییییی بود کلی فیلم گرفتم از این کارت ولی عکس نمیشد گرفت و همش تاره تار شد.بعدش دوباره مثل صبح هی بالا آوردی و من دیگه نگران شدم.آخه صبحم هی بالا میاوردی و هی میگفتم الان خوب میشه.خلاصه رفتیم دکتر و گفت شاید میکروبی چیزی باشه خداروشکر تب نداره و زیاد چیز حادی نیست یه شربت و قطره داد که اگه حالت خوب نشد بهت بدیم.جوجه کوچولوی 7 ماهه من خواهش میکنم دیگه انقدر منو نگران نکن. آخه نفس من به تو بندهههههه
و امااااااا پرنسس هفت ماهه منننننننن...
بدو بیااااااااا ادامه مطلب برای بقیه عکساااااااااااا....
پرنسس هفت ماهم آماده رفتن به جشن 7 ماهگیششش:
خاله صبای مهربون یه سفره ای پهن کرد که شما هر کار میخوای روش بکنی هفت ماهه من و شما هم ....
همه ساکت شدیم تا نرقصی و بشه ازت عکس انداخت واسه همین نمیخندییییی تو هیچکدوم از عکسات.ولی همینجوری هم خیلی خوشکلی پرنسسمممممممم هفت ماهه.
پرنسس هفت ماهه با جذبههههههههه....
پرنسس هفت ماهه خسته و گرسنه از مراسم :
پرنسس هفت ماهه در حال خوردن کیک...
بالاخره رضایت دادی یکم هم دراز بکشییییییییی.
بسه دیگه خیلی دراز کشیدمممممممم.
اینم عکس الانت که انقدر بامزه پا رو پا خوابیدیییییییییییییییییی