وقتی یه فرشته به جشن فرشته ای تازه وارد دعوت می شود...
سلام گل گل مامان. پاستیل کوچولو که روز به روز داری شیطون تر و بامزه تر میشی امروز عصر جشن یه فرشته کوچولو دعوت بودیم که تازگیا از اسمون دل کنده و زمینی شده. جشن چهل روزگی الیسا جون. الیسا جون دختر دوست داشتنی و ناز همسایه مادر جون هست و یه جوررایی مامانیش با منم دوسته.چون صبح دیر بیدار شدیم تا کارامونو بکنیم و شما و خودم حاظر شیم و وسایل شما رو جمع کنیم کلی طول کشید و یکم دیر به مراسم رسیدیم. یعنی ساعت ٣ مراسم شروع میشد ما ٤ و نیم رسیدیممممممم.خوب باید تا بهشهر هم میرفتیم یکمم به خاطر اون دیر شد ولی خوب زیادم دیر نرسیدیم و انگار جشن تازه شروع شده بود. خلاصه اونجا کلی خانوم بودی و از دیدن بچه های کوچیک و بزرگ به وجد میومدی و جیغ میکشیدی و تنها اذیتی که کردی این بود که هر چی رو میز بود رو میخواستی بخورییییییییییی و چندباری مجبور شدم از میز دورت کنم مخصوصا موقع عصرونه.... ولی در مجموع خوب بود و خوش گذشت.بعضی از آهنگهارو هم انگاری بیشتر دوست داشتی چون خودتو تکون تکون میدادی و میرقصیدی قرتی خانوم. الیسا جونمم اولین بار بود میدیمش ماشالا خیلی خوشگل بود خدا حفظش کنه . با دیدن الیسا جون ناخداگاه یاد روزای فینگیلی بودنت افتادم و فهمیدمممممممممممم که چقدر دلم برای اون روزا تنگ شده و از اون مهم تر اینکههههههههههه دخترم چقدرر بزرگ شده عزییییییییییز دلم. فدات بشم که انقدر زود داری بزرگ میشی و من میدونم که یه روزم حسرت این موقع رو میخورم کااش میشد بگیییییییییییوایسا دنیااااااااااااا کجا با این عجلههههههههههه؟
حالا بریم سرغ عکسهاااااااااا:
دخترکم قبل رفتن به مهمونی ....
ناخنای دستتو برای اولین بار لاک زدم.فدای اون دستای کوشمولوت با اون ناخونای کوشمولوترتتتتتتتت.
اینم هدیه رونیا جون به الیسا جونی : مقداری وجه نقد تا مامانیش با سلیقه خودش برای فرشتش یه چیز خوشمل بخره.
عسلم تو تالار:
اینجا اومدیم تا با نی نی جون عکس بنداذیم تا گذاشتیمش رو مبل گریه کرد و شما تکی موندی برا عکس
دوتا فرشته خوشگلللللللللللللللللل
وقتی دیگه چیزی دم دستت نبود دستمال کاغذی هم گزینه خوبییهههههه
فداتت شم که آخرش خوابت گرفته بووووووود عروسکم
لحظات با تو بودن مثل برق و باد در حال گذرننننننننند.
خدایا هزاران بار شکر.