پایان 15 ماهگی / ورود به 16 ماهگی.
فرشته کوچولوی من
ماهگیت مبارک.
عشق کوچولوی من 15 ماهه شدی. مبارک باشههههه عشقم. 15 ساله شی 150 ساله شی ایشالا دردونه خوشگلم و مامانی برات کیک تولد بپزه
عزیز دردونه خوشگلم این ماه با بابایی و مامان فریبا کیک و برداشتیم و رفتیم ستاره نو تا با چایی و کیک ماهگرد بگیریم ولی ...... این ماه یه سورپرایز برامون داشتی و اونم این بود :
الهی قربونت برم که تو راه خوابیدی و ما هم یکم صبر کردیم دیدیم نه بیدار نمیشی خودمون شمعها رو فوت کردیم و کیکتو خوردیم به عشق شما باباحجت از این شمع های جادویی که خاموش نمیشن خریده بود اونم این همه ولی حیـــــــــــــف. این بعد ماهگرد دومت اولین باره که خوابی عشقم.
ایناهم قابل شمارو نداره.
چندتا عکس امشب در ادامه مطلب.
ببین مامان جانت چی کرده
وقتی بیدار شدی که دیگه همه چی تموم شده بود. یکم کیک خوردی و بهونه خواب گرفتی 15 ماهه خوشگلم.
تو محوطه دوتا ماشین شارزی بود که تا دیدی خواستی و ماهم گذاشتیمت توش که مسئولش گفت صاحبش نیست و نمیشه. خلاصه حواستو پرت کردیم از ماشین پیادت کردیم.خداروشکر گریه نکردی.
همش رو این چراغها لگد میکردی شیطون.
تو ماشین بازی با باباحجت.
باباحجت یه صدای خنده دار برات درمیاورد شماهم ریسه میرفتی از خنده.فیلم گرفتم دیدنیهههههههه.قربون اون خنده هات عسلم. ایشالا همیشه همینجوری از ته دلت بخندی عشقکم.
خدایا شکرت.