جل الخالق !!!!!!
امروز یکی از روزهاییه که من قطعا تو دهنم ثبتش میکنم و هیچوقت یادم نمیره. روونیای مامان امروز شما به طرز عجیبی هر چی میدادم میخوردی و نه نمیگفتی . یعنی دقیقا یه معجزه امروز اتفاق افتاده . صبحانه کلی کیک و خامه خوردی بعدش یک ساعت بعد کنار من پلو و قیمه خوردی موقع خواب شیر خوردی بلند شدی دوباره پلو و قیمه خوردی کدوسرخ شده خوردی میوه و لواشک و شبم خونه مامان فریبا موندی تا ما خرید کنیم اونجا هم سیب زمینی و بستنی و میوه خورده بودی تازه بعدشم با هم دفتیم جگرکی دوتا جیگر هم خوردی یعنی من که واقعا این شکلی بودم کل امروز . تا باشه از این روزای قشنگ تو زندگیه ما الانم بس که شکمت پر بود بدون شیر خوابت برد اونم بدون اینکه من بیام تو تختت .فدای تو فرشته نازنینم.
اینم جلو جگرکی که چون سه تایی ست بودیم عکس انداختیم:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی