فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

روزهای محرمی رونیـــــــــا.

1393/8/14 13:56
نویسنده : مامانیه رونیا
240 بازدید
اشتراک گذاری

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

السلام علیک یا ابا عبدالله …

                     

 

 

عزیز دلم امسال محرم دومین سالی بود که با وجود نازنین شما نذریمونو میدادیم امسال حسابی وروجک تر بودی و اصلا نمیزاشتی سربندت رو بزارم هی من میزاشتم و هی شما برمیداشتیدلخور.شب تاسوعا رفتیم که یکم دسته نگاه کنیم و با کالسکه رفتیم موقع رفت خوب بودیو و اذیت نکردی ولی اونجا تو خیابون حسابی اذیت کردی و همش تو اون هوای سرد کلاهتو برمیداشتی و دیگه آخراهم که از کالسکه تا میزاشتیمت پایین شروع میکردی بدو بدو تو جمعیت و ماهم هبچی از عزاداری نفهمیدیم  و تصمیم گرفتیم تا شما رو تو اون جمعیت گم نکردیم برگردیم خونه تو راه برگشت هم تو کالسکه نشستی و تو اون شلوغی یکیمون شما رو بغل کرد و یکیمون کالسکه خالی رو برگردوند.سکوتروز عاشورا هم که به نذری پختن گذشت و شبشم تو هوای سرد و بارونی نذری رو پخش کردیم و برگشتیم خونه. روز عاشورا هم طبق هرسال رفتیم جامخانه و شام غریبان هم شما موندی پیش مامان فریبا و ما رفتیم آرامگاه. چشمکاینم چندتا عکس از این چند روز محرمی.

 

بریم لوبیا بخرییییییییییییمخندونک

 

 

دلخور

 

 

بازم نی نی :

 

 

رونیا خانوم سرآشپز ناظر لوبیای هر سال:

پارسال:

 

 

و امسال:

 

 

 

 

اولش اینجوری بغل مامان فریبا بودی و پیاده نشدی:

 

 

 

 

 

پارسال همین موقع:

 

 

همزمان با پخش لوبیا شما با مامان فریبا :

 

 

بعد نذری هم یکم با باباحجت دسته نگاه کردین:

 

 

اینجا هم روستای جامخانه خونه برادر دوست صمیم بابایی و عموجون مامان دینا جونی.

 

 

تو پهن کردن سفره هم کمک میکردیخندونک

 

 

فدات بشم که برات بشقاب جداگونه هم گذاشتن عشقم:چشمک

 

 

نفسی و اعتراض به کلاه:

 

 

اینم عشقم در گذر زمان :( شب عاشورا 92)

 

پسندها (1)

نظرات (1)

نفیسه
19 آبان 93 11:39
سلام مامان رونیا.من بطور خیلی اتفای سر از وبلاگ شما در آوردم. دختر ناز وبا مزه ای دارین خداحفظش کنه.منم مثل شما ساکن ساری هستم.راستی قصد دارید رونیا جون رو کدون آتلیه ببرید؟
مامانیه رونیا
پاسخ
قربونت خوشحال شدم. آتلیه یکی از دوستامون هست.