فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

تولـــد 2 سالگیـــــــــه رنگین کمــون زندگیمون.

1393/12/2 2:25
نویسنده : مامانیه رونیا
1,645 بازدید
اشتراک گذاری

 

عشق مامان تولدت مبارک باشه نفس من.بوسجشن 

امسال تولدت رو با تم رنگین کمونی گرفتیم که واقعا خوشگل بود خیلی دوسش داشتم و مهموناهم حسابی خوششون اومده بودراضی.(البته یکم از خودم تعریف کنم که کل کار تم و تولدت و همه چی تلاش شبانه روزی دوماهه خودم بود که البته چون به عشق شما بود خستگی برام نذاشت) برای امسال به خاطر فوت مامانبزرگ جشن و بزن بکوب نبود و یه مهمونی تقریبا خودمونی با 20 نفر مهمون داشتیم که ویلای دختر عمه من رو برای مکانش انتخاب کردیم. شما هم حسابی بازی کردی با نی نی ها و اسمارتیز خوردی و خلاصه هرکاری که دوست داشتی تو روز تولدت انجام دادی فرشته جونم. بغلو اما بقیه ماجرا به روایت تصویــــــــر:

 

این لباس خوشگلت که طراحیش از مامان و اجراش از همسایمون بود.که خیلی خوشگل شد و دقیقا همونجوری شد که دلم میخواست.بغل با یه گردنبند مروارید رنگی رنکی برای خودم و خودت .لباس منم پیراهن سفید ساده بود که روش با مرواریدای رنگی رنگین کمون شده بود به عشق دخملیممممبوس

 

 

و اما تزیینات : رسه هپی که برجسته بود 

 

 

عدد 2 که روز قبل جشن زحمت پاره کردنشو کشیدی عشقم سکوت

 

 

 

 

ماهگردهات از 1 تا 24 ماه:

 

 

کلاه های رنگین کمونی که عاشقاشون بودم.میوه و گیفتهای مهمونها:

 

 

تاج رنگین کمونم وو شکلاتای دوست جونات:

 

 

آویز خوش آمد گویی:

 

 

نمیدونم چرا یادم رفت از این سمت دیوار و بادکنک هایی که زحمت باد کردن و چسبوندنشو عمو مجتبی کشید عکس بندازم و تنها عکسی که از این تزیین دارم همینه:غمگین

 

 

 

همون اول با میز تنقلات شروع شد شامل: پف فیل /آجیل / شکلات رونیایی /اسمارتیز/بیسکوییتای آیسینگی رنگین کمونی و آبمویه:

 

 

 

 

همچین مامان هنرمندی داریاااااااااازبان

 

 

 

 

و امــــــــــــــا 

پرنســـــــس رنگیـــــــــــــن کمـــــــــــــون مــــــــــــــــــــــن:بغل

 

 

همون اول توپای استخرت رو آوردم و خالی کردم وسط سالن که کلی حال کردین همتوووونخندونک

 

 

اینم وروجکای مجلس:خندونک

 

 

و اما رونیاا خانوم که کل مجلس در حال خوردن بود البته همه چی جز غذا دلخور

 

 

 

این عکس هم برای معلوم بودن تزیین بادکنک ها گذاشتم که عموجون کلی براش وقت گذاشت و زحمت کشید:

 

 

اینجا رفتی یکی از کادوهات که بسته بندی نداشت و تو ساک بود رو درآوردی و نشستی تو استخرت و باهاش بازی میکنیخنده

 

 

و اما میــــــــــــز شام:  شامل سالاد الویه رنگین کمونی/سوسی بندری به زحمت خاله صبا/ زله پرتقال و رنگین کمونی که وااقعا کار طاقت فرسایی بود ولی می اررزید هم خوشگل بود و هم خوشمزه /دلسترهای رنگی رنکی چشمک

 

 

 

 

 

 

موقع شام شما هیچی نخوردی و فقط داری با موبایل بازی میکنی دلخور

 

 

اینجام همش صدات میکردیم ولی بالا رو نگاه نمیکردی برای عکس که آیلین خاله اینجوری صورتتو آورد بالا تا عکس بگیریم خنده

 

 

دوست جونیااااامحبت

 

 

بعدش کادوهارو آیلین جونم باز کرد:

 

 

 

از همه بیشتر عاشق عروسکی شدی که مامان فریبا برات گرفته بود چشمکو همش میگفتی میخوام میخوام باز باز خندونک

 

 

و اما بعدش :

کیــــــــــک 2 سالگی پرنسسم: که خودم تزیینش کردم زیبا

 

 

و موش موشکم آماده برای فوت کردن شمع 2 سالگیش:

 

 

 

به سلامتی عزیزم:

 

 

هوراااااااااااااااااااااااااااااااابغل

 

 

و رونیا خانوم بازم اسمارتیز پیدا کرده دلخور

 

 

بعدم مراسم عکس گسرون مادر دختری(از دست نی نی وبلاگ)سکوت

 

 

 

عشقم کادوهای دوست جوناااش رو داد و خدشم مشغول شدسکوت

 

 

 

سرو کیک و چای :

 

 

مهمونا که رفتن با باباحجت چندتا عکس یادگاری انداختی البته با هزارتا رشوه و ناز و ادا چشمک

 

 

 

 

 

 

بعد هم مشغول کندن بادکنک ها شدی با باباحجت:

 

 

 

اینجا داری بپر بپر میکنی رو بادکنکخندونک

 

 

آخر شبی تازه یادت افتاد کلاه میزاشتی سرتو و تلد تلد میخوندی خنده تو مراسم نه کلاه گذاشتی نه تاحت رو که با کلی زحمت درست کرده بودم غمگین

 

 

 

 

همچنان هم مشغول خوردن بودی :

 

 

 

تا دیدی ما داریم کادوهتو جمع میکنیم شما هم مشغول شدیخندونک

 

 

اینجام خواستیم با این بادکنک گنده ها عکس بندازی که ترسیدی و گریه کردی غمناک

 

 

و این هم خونه پشت رو شده بعد تولد گیج

 

 

برگه یادگاریی که پشت در نصب کردیم تا هرکی میخواد بره برات یادگاری بنویسه :

 

 

مهمونهای عزیزمون زحمت کشیدن دست همشون درد نکنه.بوس

لباس ها ازسمت چپ(مامانجون /دایی علی /عمه رباب/ مریم مامان مهتا واون سارافون چرم سبز که خیلی هم ناااااااااازه خاله هانیه زحمت کشید.)

اسباب بازیها از سمت چپ( عروسک بیبی برن مامان فریبا / عروسک و کریر هدی جان / عروسک باربی ایستاده نسرین جان/ زرافه موزیکال عمه معصوم/ گاو پولیشی ستایش جون/ عروسک وان حمام زعمو شهلا/ بز کوهی پولیشی همسایه عزیزمون/ و میز آرایش خوشگلت کادوی عمه اعظم و اسرا جون )

 

 

هدیه من و باباحجت یه پابند برای قرتی خانوممونبغل

 

 

هدیه خاله صبااااا که خیلی خوشگله گردنبند:

 

 

هدیه زنعمو آرزو :

 

 

هدیه اختصاصی آیلین جون که خودش برات خریده :چشمک

 

 

مادر جون /عمو جون و عمه جون و خاله افسانه وجه نقد زحمت کشیدن.دستشون درد نکنه 

این هم تابلو اعلانات آپارتمان تو روز 30 بهمن خندونک

 

 

و اینچنین دخترک دردانه ام شمع دو سالگیش را فوت کرد و پا به سومین سال زندگیش گذاشت .

با آرزوی یه دنیا شادی و سلامتی و خوشبختی برای فرشته کوچکم.

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (9)

مامان زهره
2 اسفند 93 8:22
تولدت مبارک عزیزم به امید جشن تولد120 سالگیت عزیزم زیر سایه پدرومادر بهترین ها رو برات آرزومندم
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون عزیزم از دعای خوبت
رویا
2 اسفند 93 11:51
سلام رجا جون... خیلی تولد زیبایی رو تدارک دیدی .. خیلی با سلیقه و زیبا .. از همه چیز باید تعریف کرد .. خسته نباشی .. من عاشق تم و لباس و کیکش شدم انشالا که همیشه دختری لبش خندون باشه و تولدشم مبارک ...
مامانیه رونیا
پاسخ
مرسی عزیزم لطف داری به ما دوست خوبمون.
مامانی معین
2 اسفند 93 13:05
مبارک باشه عزیزم . انشااله تولد 120 سالگی . دست مامان با سلیقه درد نکنه .
مامانیه رونیا
پاسخ
لطف داری عزیزم.
سمیه
2 اسفند 93 16:38
بسیار عالی. انشاءالله جشن صد سالگیش
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون عزیزم
یلدا-مامان امیرعلی
3 اسفند 93 9:04
عزیزم..خیلی خیلی زیبا بود هم جشن،هم خوده هنرمند و با سلیقه ت..هم رونیای موش موشکم.. عالی بود عالیییییییییییی الهی 120 ساله بشی خاله جون..زیر سایه پدر مادر
مامانیه رونیا
پاسخ
قربونت برم عزیزم. لطف داری. ایشالا جشن 100 سالگی امیر علی سید کوچولومون.
nazi
3 اسفند 93 18:39
روجا عزیزم خیلی‌ خسته نباشی‌ تولد رونیا جونم مبارک.انشا‌الله جشن تولد 120 سالگیش بوس واسه خودتو دختر نازت
مامانیه رونیا
پاسخ
فدات بشم نازی جون. ممنون.ایشالله دختر نازت به سلامتی بیاد بغلت و تولد دانی خوشگلم و ملیناجون رو جشن بگیری.
مامان دیانا
4 اسفند 93 11:17
سلام . چه جشن رنگینی . خدا این موش موشی رو حفظ بکنه خوب یاد گرفته قر بیاد و ژست بگیره برای عکساش . تولد قشنگی بود . الهی صد ساله بشی رونیا جون . بوووووووووووووس
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون گلم لطف داری عزیزم. اتفاقا رونیا اشکمون رو درمیاره برای یه عکس تا وول نخوره و بخنده
سارا
4 اسفند 93 16:21
بسیار زیبا و باسلیقه طراحی شده بود و اینکه حوصله‌ی بینظیرتون تحسین برانگیزه فضولی نباشه فقط حس کنجکاویم گل کرده عمو مجتبی رونیا جون عموی واقعی رونیا جونه؟! بازم جسارت من رو ببخشید بهترین هارو برای فرشته کوچولو و خانواده‌ی خوشبختش آرزو میکنم
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون از دعای خوبتون. نه عزیزم عمو مجتبی شوهر دخترعمه من هست که خیلی رونیا رو دوست داره.
Sin
4 اسفند 93 21:49
عزیزم خیلی عالی بووود خسته نباشی مامان رونیاااا خود رونیا هم خیلی ماه شده بود بزنم به تخته تولدت مبارک عزیزم
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون گلم. لطف داری.