شروع بابای پوشک !

( شروع بابای پوشک وقتی عروسکم 2 سال و سه ماه 17 روزه بود )

عروسک خوشگل مامان خانوم کوچولوی نازم دو روزه بالاخره دلو زدم به دریا شروع کردم شما رو از پوشک گرفتن. آخه دیگه واقعا سر پوشک عوض کردن حسابی اذیت میکنی و به هزار زور و گریه هردفعه جاتو عوض میکنم. دیگه هوا هم گرم شده و گناه داری واقعا با اون پوشک کلفت تو این هوای گرم. روز اول برات توضیح دادم که اگه بشینی رو گاشو کلی برات جایزه میخرم و تشویقت میکنم و این حرفا و خلاصه تا عصر با گریه هر دفعه میشستی تا اینکه کتاب رو آوردم رو کار و هر نیم ساعت که میشستی رو گاشو کلی برات کتاب مبخوندم و شما هم به عشق کتاب میومدی البته اینم بگم هنوز از دسشویی میترسی و منم گاشو رو گذاشتم تو حموم. روز اول فقط دوبار تو گاشو جیش کردی و سه بار خودتو خیس کردی ولی من برای همونام برات جایزه گرفتم که بار اول که جیش کردی تو گاشوت کلی جیغ و دست و هورا که شما هم مات و مبهوت منو نگاه میکردی فقط  بعدش عروسک زمان بچگیه خودمو که مامان فریبا زحمت نگهداریشو کشیده بود برات آوردم پایین به عنوان جایزه اولین جیشت. از اون به بعدم هر بار یه استیکر رو در حموم میچسبونی به عنوان جایزه. کلا خیلی کار طاقت فرساییه ولی مطمئنم من و شما از پسش برمیایم دخترک باهوشم.