خواب و بیداری صبحگاهی.
اینجا صبح زوده که بیدار شده بودی هر کار میکردم نمیخوابیدی...
بعدش گذاشتم خودت بازی کنی تا خوابت ببره....(رونیا در حال کشف پستونک)
دیگه کم کم چشات داشت میرفت.آخجون
فدات بشم که عادت کردی خودتو بهم بچسبونی و بخوابی.اینجا خواب بودم یه آن بیدار شدم دیدم اینجوری بغلم کردی خوابیدی و منم حسابی ذوق مرگ شدممممممممممم
بعدش دیگه خوابت برد تا ساعت 11.دوست دارم عسلم.
اینم عکسیه یه ساعت پیش که از حموم اومده بودی خوابیدی انداختم.ببین چه فرشته ای دارم من.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی