پایان 9 ماهگی/ ورود به 10 ماهگی.
فرشته کوچولوی ما ماهگیت مبارک.
عزیز ذل مامان خوشگل خونه ماااا عزیز دردونه ما امروز 9 ماهگیتم تموم شد. یعنی امروز دقیقا به اندازه روزایی که تو دل مامان یه فرشته بودی تو این دنیا زمینی شدی. فدات بشم که چقدر دلم برای موقعی که تو دلم بودی و ابراز وجود میکردی تنگهههههه و قربونت برم که حالا با گذشت 9 ماه از عمر نازنینت میتونی پشت کیکت وایسی و عکس بندازی. یه دنیا دوست داریم فرشته کوچولوی خونه ما.
سهم من از دنیا
دختر کوچکی است
به بزرگی تمام عشق هایی که تا به حال
تجربه شده است!
بقیه عکسها بدو بیا ادامه مطلب....
حشن این ماهت به دعوت مامان فریبا خونه بابایی و مامان فریبا برگزار شد عشقم. این عکسها مال قبل رفتنه:
انگشت کاری کیک توسط شما:
فدات بشم که این ماه تولدت میتونی وایسی عزیز دل مامان.
هرکاری کردم نذاشتی این تاجه رو بزارم سرت حداقل یدونه عکس بندازم.
خونه مامان فریبا : عاشق فندک شده بودی و با همدیگه شمع هارو روشن کردیم.
خوابت مبومد و تو همه عکسها اخمالو بودی 9 ماهه خوشگلم.
حالا نوبت کادوها:
دست مامان فریبا و بابایی درد نکنه /خیلی خوشملهههههههه:
اینم ناقابله عزیزم از طرف من و بابا حجت.البته هم کیک و هم این اسباب بازیه خوشگل سلیقه بابا حجته و خودش برای یدونه پرنسسش خریده.
عاشق این لاک پشته شده بودی بابا هم خوب سلیقه دخملشو میدونه ها: هم چراغ داره از نوع LED هم راه میره و آهنگ میزنه.
عاشق اون چرخ زیرش شدی که سگت هم داشت و کندیش و فلجش کردی فکر کنم نوبته این یکیه و چند روز آینده این رو هم عصا به دست کنیی
عاشق پرتقال و یافا و نارنگی هستی و حتما باید بهت بدیم وگرنه گریه زاری راه میندازی.تا حالا هیچیو مثل مرکبات و البته بستنی اینقدر دوست نداشتی.
خدایا فرشته نااااااااز و کوچکی که 9 ماه است به ما بخشیدی را در پناه خودت حفظ کن .