فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

پایان 18 ماهگی / ورود به 19 ماهگی.(ساحل بابلسر)

1393/6/1 3:52
نویسنده : مامانیه رونیا
1,165 بازدید
اشتراک گذاری

عشق کوچولوی خوشگلم

عزیــــــــز دردونه من

воздушный шарик   торт                   ハート数字だよ。8 のデコメ絵文字ハート数字だよ。1 のデコメ絵文字               торт    воздушный шарик

ماهگیــــــت مبارکـــــــــــ .

 

totalgifs.com alfabeto-atualizvogalpula gif gif jokers-a2.giftotalgifs.com alfabeto-atualizvogalpula gif gif jokers-y2.giftotalgifs.com alfabeto-atualizvogalpula gif gif jokers-i2.giftotalgifs.com alfabeto-atualizvogalpula gif gif jokers-n2.giftotalgifs.com alfabeto-atualizvogalpula gif gif jokers-o.giftotalgifs.com alfabeto-atualizvogalpula gif gif jokers-r2.gif

 

فرشته کوچولو این کیکت به سلیقه خاله منان بود. واقعا دستش درد نکنه خیلی بامزه و خوشمزه بودخندونک

ولی متاسفانه چون شب شهادت بود نانای برات نزاشتیم و شما برای عکس اصلا همکاری نکردیغمگین تو ویلا همش یا میخواستی به کیک ناخونک بزنی یا بری بپری تو قایق و بالا پایین بپری شیطون کوچولو.چشمک

ولی خب از اونجایی که شما خوشگل خانوم منی یه عکس پیدا کردم که بالاخره کنار کیکت بند شدی و برات میزارم.

جشنمبارک باشه یه سال و نیمگیت فرشته کوچولووووووووووو.جشن

 

 

اینم با شمعهای روشن .

رونی جون میگه : آهای دست بزنین تولدمه هااااازبان

 

 

طلا خانومم به خاطر مسافرت دیروز و امروز هنوز فرصت نکردم برات کادوی 18 ماهگی بگیرم .به محض اینکه خریداری شه عکسشو برات میزارم گل گلیه من.بوس

بقیه عکسای بابلسر که خیلیم کمه ولی بامزه + شرحال سفر تو ادامه مطلب.

کلا فقط میخواستی انگشت کاری کنی کیکو که :

 

 

 

 

 

خودت کم بودی مهنا هم اضافه شدزبان

 

 

بعدش پریدین تو قایق. همچنان در گیر انگشت کیکیتیخندونک

 

 

 

 

بعد اون هم با اینکه شب بود رفتیم لب ساحل و کلی آب بازی کردیم.خندونک

 

 

متاسفانه از این مسافرت همین چندتا عکس رو داریم چون یه روزه بود و فقط درگیر آب تنی و حموم و خورد و خوراک بودیم اصلا وقت عکس نداشتیم .شرمنده گل گلیه من.غمگین ولی مختصر بگم که شب که رسیدیم شما موندی خونه پیش خاله صبا و عمو مجی و عمه فهیمه و ما رفتیم برات تیوپ بگیریم که چیز خوشگلی که خوشم بیاد نداشتن و برگشتیم مراسم کیک و شام و بعدش دریا. چون خسته بودی زیاد آب بازی نکردی و بیشتر لب ساحل بودی اون شب با تمام خستگیت پا به پای 20 تا 30 بیدار بودی تا ساعت 5 صبحسکوت. 5 تا 6 خوابیدی و بس که همه حرف میزدن و شوخی و خنده بیدار شدی و گریه و لج که البته حق با شما بود عشقم ولی خواستم بگم که با اینکه کوچیکترین عضو گروه بودی تا گریه ات بلند شد دیگه همه رفتن خوابیدن عشق من از ترس شما خنده.فدای ابهتت بشم من.خندونک خلاصه خلاصه 7 به هزار دردسر خوابیدی و 10 بازم با صدای اولین نفری که بیدار شد بیدار شدی. سکوتبعدش چون زیاد سرحال نبودی صبح نبردیم آب بازی و موندی پیش سه تا عشقات. (مجتبی/ صبا / فهیمه) ولی بعدازظهر به لطف عمه فهیمه که خوابوند شمارو سرحال شدی و رفتیم آبتنی ولی همش گیر میدادی به قایق که سوارش بشی ولی چون دریا موج دار یود ما میترسیدیم سوارت کنیم و خدای نکرده آب بخوری و شما هم لجت در اومد تا بالاخره چندتا نی نی لب ساحل پیدا کردیم که با اونا مشغول شدی بعدشم که دیگه خسته شده بودی با خاله صبا برگشتی ویلا و ما تونستیم یه دل سیر آبتنی کنیم. ( ممنون خاله صبا  ) دیگه بعد اونم که برگشتیم ساری.الانم یه دوش گرفتیم و خوابیدی.بوس

دوست دارم همسفر دوست داشتنیه من و کوچیکترین عضو 20 تا 30.محبت

پسندها (3)

نظرات (4)

فروشگاه ونیزی
1 شهریور 93 8:49
زنده باشه این رونیا خانم گل و ناز با رونیا بیایید تو سایت ما فروش تابستونی ویژه داریم. ورود کودکان ازاد است! راحت ترین خریدی که می تونید با بچه انجام بدهید با یک کلیک و بدون چونه زدن بیست در صد تخفیف می دیم
Sin
1 شهریور 93 15:16
مبارکههههههههه عزیزممممممم عکست توو پست پایین با کلاه عالی شده فرشته کوچولو
مامانیه رونیا
پاسخ
مرسی خاله جون چشات خوشگل میبینه
مامان روژینا
5 شهریور 93 13:04
18 ماهگیت مبارک کلوچه خالههمیشه به گردش عزیزم
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان پرهام
10 شهریور 93 12:02
مبارك باشه عزيزم
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون