یک هفته مونده به تولدت خانوادگی مریض شدیم :(
سلام عروسکم .عشقکم این روزا سرم خیلی شلوغ پلوغه برا کارای تولدت و از یه طرف این مریضیه خونوادگیمون هم شده پاس . اول از همه دو روز پیش دیدم چشم چپت قی کرده و بابا بردت دکتر و گفت عفونت داره و دوتا قطره و پماد داد که واقعا جونمونو میگیری تا برات بریزیم خیلی اوقاتم موفق نمیشیم و بیخیال میشیم کلا تا امروز که چشمت خوب شد و بعد ناهار دیدیم تمام تنت دونه های ریز ریخته بیرون و قرمز و همش میخارونی دوباره با بابا رفتین داروخانه و گفت چیزی نیست خودش برطرف میشه حالا از دیروزم باباحجت سرما خورده اون کم بود منم از امروز صبح علائم آنفولانزا گرفتم و گلودرد و بدن درد شدید دارم. خلاصه که کل امروزو خوابیدم چون از فردا کلی کار دارم و امیدوارم حالم خوب ...
نویسنده :
مامانیه رونیا
2:26