هیس.یه فرشته خوابیدهههه....
دیشب بابایی رفته بود پیش مامانبزرگم که مریضه بخوابه برای اینکه مامان فریبا تنها نباشه از بهشهر که اومدیم رفتیم خونه پیش مامان فریبا خوابیدیم.یادش به خیر رو این تخت تو این اتاق تو اون خونه نی نی گلوییات برام تداعیییییییییییییی شدددددد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی