200 روزگیه دخملم و آتلیه مامی رجا !!!!!
عزیز مامان اول از همه:
روزگیت مبارک رونیای عزیزم.
دیروز در یک اقدام هنری کلی عکس هنری از یک سوزه بسیار هنری انداختم.
این شما و این هم عکسهای آتلیه مامی رجاااااااااااااااااااا:
1-
2-
3-
4-عکس فعلی پست ثابت.
5-
6-
7-
8-
9-
10-
11-
12-
13-
14-
15-
درادامه میخوام که از دوستای خوبمون یه نظر سنجی انجام بدم که کدوم عکس از همه بهتر شده تا بزارم تو پست ثابت.خوشحال میشم نظرتون رو بدونم و منتظرم.
شیطنت های رونیا قبل عکاسی در ادامه مطلب.
دیروز وقتی این فکر شوم به ذهنم رسید تصمیم گرفتم وقتی خوابت گرفت شروع کنم یکم که گذشت دیدم چشمتو میمالی و منم ذوقیدم و سریع لباستو دراوردم و پستونکتو دادم بهت به امید اینکه الان خوابت میبره.ولی زهی خیال باطل. هرکاری میکردم نمیخوابیدی. نمیدونم لباس تنت بود نمیخوابیدی یا جات عوض شده بود شایدم فکر منو خونده بودییییییییی شیطون اول که گیر داده بودی به روفرشی و هی چنگ چنگیش میکردی و از خواب سروصورتت رو میمالیدی بهش ولی نمیخوابیدی که منم چندتا از عکسای هنریتو در همین حالتت گرفتم.بقیشو اینجا ببین.
اینجا فکر نکنی خوابیاااا.نخیر دوثانیه چشتو میبستی و بعد دوباره ادامه ماجرااااااااااااا
بعدش نوبت پستونک بازی شد.خلاصه از خواب خبری نبود
خلاصهههههههههههههه بعد کلی کلنجار رفتن بردمت تو اتاق خواب و شیر بهت دادم و خوابیدییییییییییییبعدش خیلی آروم آوردمت تو استودیووووووووواینم اون صحنه دل انگیز که ساعتها منتظرش بودم
ممنون عسلم که همکاری کردی تا من این عکسای خوشمل رو ازت بندازم.