فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

اولین آبتنی سال 93 .

1393/3/10 2:46
نویسنده : مامانیه رونیا
510 بازدید
اشتراک گذاری

گل گلیه مامان امروز تصمیم گرفتیم شمارو ببریم دریا تا با باباحجت یکم آبتنی کنین.جشن کلی برات وسایل جمع کردم از حوله و پوشک استخری گرفته تا عینک و کلاه و صد البته کرم ضدفتاب spf 50 خندونکتا مبادا خدای نکرده پوست لطیف و پنبه ایت بسوزه. خلاصه اول خواستیم بریم دریا که مامان فریبا زنگ زد و گفت عمه ها همه رفتن باغ بابایی شما هم بیاین نهار بخورین بعد برین دریا .ما هم دیدیم اگه اون موقع یعنی ساعت 2 بعدازظهر بریم دریا حسابی جزغاله میشیم تصمیم گرفتیم بریم باغ یه نهار بخوریم یکم که هوا خنک تر شد بریم دریا. خلاصه بعد نهار و یکم گپ و گفت با عمه ها و بازی شما با اسرا جون رفتیم دریا مثلا برای آبتنی ولی دخترک شیطون من اصلا حاظر نیود بره تو آب و حسابی میترسید خطاوقتی هم که باباحجت شمارو تو بغلش برد تو آب همش جیغ میزدی و نمیموندیسکوت واسه همین همه نقشه هامون نقشه برآب شد غمناکو بابایی بیچاره تنهایی رفت شنا و من و شما و اسرا جون تو ساحل یکم شن بازی و یکم توپ بازی و ... مشغول شدیم تا بابایی تنی به آب بزنه و برگرده. بعدشم که یه بستنی دبش خوردیم و راهی خونه شدیم شما هم که ماشاالله کل راهو خوابیدی و ما خسته کوفته شما حسابی سرحال رسیدیم خونه سکوتدیگه دیدیم اینججوریه و با وجود شیطونکی مثل شما نمیتونیم بخوابیم شما و باباحجت رفتین حموم و منم به کارای خونه رسیدم. الانم که عین فرشته ها خوابیدی عشقم .محبت با اینکه ابتنی نکردی ولی فکر کنم بهت خوش گذشت و دریا رو دوست داشتی خلاصه که امروز هم با وجود شما کلی خوش گذشت و خاطره شیرینی برامون گذاشت. دوست دارم فرشته نازم .بوس

اولین آبتنی سال 92: رونیای 6 ماههبوس

 

 

اولین آبتنی سال 93 : رونیای 15 ماهه.بوس

 

 

دخترک در دیدار با دریا:

 

 

آلرزی به کلاه عوووود کرد دوباره:سکوت

 

 

موش نخورتتخندونک

 

 

آلرزی به عینک کلاه و کلا هر چیز اضافه ای دخترکمون رو اذیت میکنه:قهر

 

 

 

بس که راه میرفتی و نمیشد ازت عکس انداخت گذاشتیمت تو این چالههه و نقت دراومدخندونک

 

 

 

دیوونم کردی مامان .... این عینکو نزززززززززززززززنشاکی

 

 

مذاکرات پدر دختری برای رفتن به آبتنی.خندونک

 

 

وقتی مذاکرات نتیجه نداد و دخملی به ساحل برگشت.

 

 

این کامیون هم مال یه پسربچه بیچاره بود که عملا شده بود مال شما و بیچاره حق نداشت نزدیکش بشه چون با یک صدای جیغ مهیب از جانب شما رو برو میشدهیپنوتیزم بنابراین من و باباحجت تصمیم گرفتیم به دلیل علاقه وافر شما به کامیون یدونه برات بخریم تا بچه های بیچاره هم بتونن با مال خودشون بازی کننسکوت.در اسرع وقت خریداری میشود .دلیل کوتاهی تا این لحظه هم تصور اشتباه ما بود که دخترها از این چیزها دوست ندارندبی حوصله

 

 

 

 

 

 

تا گذاشتیمت این تو عکس بندازیم شروع کردی گریه .نمیدونم چراسوال

 

 

اینجا داری دستاتو نشون میدی که شنی شدهزبان

 

 

باز هم کامیون بازیت گرفت.

 

 

اینجا هم عین شاهزاده ها بغل اسرا لم دادی رو به دریا و شیرتون رو میل میکنین. عینکالبته که شاهزاده ای شما. شاهزاده بی چون و چرای دل ماااااااابوس

 

 

 

از اسب سواری هم خیلی خوشت اومده بود و همش خودتو بالا پایین میکردی و مثلا میگفتی پیتکو پیتکو.

 

 

 

 

و باز هم .... سکوت

 

 

 

بیچاره تا اومد دست به کامیونش بزنه برق سه فاز گرفتش:خنده ( قیافه رونی دیدنیه که چقدر عصبانیه)

 

 

اینم عکسای باااغ:

 

 

الهی من قربونت برم که  عکست از پشت هم دیدنیههههههههههبوس

 

 

 

 

مگه میشه باغ بیایم و گوجه سبز نخوریمدلخور

 

 

 

قربون اون صورت عروسکیت عروسک خوشگلم:بوس

 

 

 

فدات بشم من اینجوری بغض نکن عشقم. کش کلاهت گیر کرده بود به گردنت و ....

 

 

گل در اومد از حموم ....این حوله جدیدته که از تهران برات خریدم .قبلیه ماله نوزادیت بود که دیگه خیلی کوشمولو شده بود.مبارکه عشقمبوس

 

 

ا عکس سه ماه و نیمگیه خرگوش کوچولو تو حوله قبلی:

 

 

نازنینم بعد یه روز تعطیل و یه حموم جانانهبغل

 

 

خدایا شکرت بابت این روزهای خوب.

پسندها (4)

نظرات (2)

Mobina
10 خرداد 93 11:56
این دختره چقدر خوردنیهـــــــ ای جونم چهـــــ عکسایی ... ژستاش منو کشتهــ ، مامان هنرمند رونیا الهی همیشه سالم و سلامت باشی ... رونیا یهــ وجهــ مشترک من عاشق دریام حس خوبی بهم میده اما دوس ندارم برم تو آب ، جغله تو هم کهـ تو آب نرفتی ______________________________________________ تو هر شب بی ادعا در من شعر می شوی . . . و من هر روز مغرورانه پز شاعر بودنم را میدهم …!
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون مبینا جان . چشات قشنگ میبینه.
Sin
10 خرداد 93 12:26
ای جانم به این لباس شنات مخصوصآ اون یکی قلب قلبیه :دی اون سر همی که هنگام عصبانیت تنته ای جانم به خودت ملوسک
مامانیه رونیا
پاسخ
ممنون خاله جوون. قابلی نداره هااااا