مسافرت ساحلی + سالگرد ازدواج من و بابایی .
طلا خانوم آماده رفتن به سفر: اینم دخترک من که شاکیه از عینک گذاشتن این سری عاشق قایق سواری شده بودی و همش سوار قایق بودی فدای بوس فرستادنت عسلم دیگه عشقم خسته شده بودی و اینجوری بغل مامان فریبا خودتو زدی به خواب ...
نویسنده :
مامانیه رونیا
19:05