فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

روزت مبارک کودکم .

اگر تو نبودی جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد.   اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند.   اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت.   اگر کودک نبود، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد.     روزت مبارک یدونه کوچولوی خونه ما: اینم قابلتو نداره عشقم :  ...
16 مهر 1394

عیـــــــــد قربان.

عسل مامان امسال عید قربون چون عموی من عزادار مادرخانومش بود بابایی تنهایی گوسفند گرفت و رفتیم باغ .شما صبح زود بیدار شدی و به بابایی زنگ زدی میگی من بیدار شدم بیا بریم باغ.اونجا هم کلی بازی کردی و یه دوساعتی هم تخت خوابیدی و کبابی هم بر بدن زدیم و غروبم مهتا اومد پیشت و حسابی خوش به حالت شد.شبشم رفتیم بهشهر .اون شب چون دوستامون خونه ما بودن و تا صبح نمیخواستیم بخوابیم شمارو گذاشتم پیش مامان فریبا که بخوابی اونجا که اصلااااا بهونه نگرفتی و صبحم به زور اومدی خونه. ینی همچین دختر وابسته ای دارم من      پیش به سوی کباب خوری      عکس از نوع اینستا       ...
4 مهر 1394

پایان 31 ماهگی / ورود به 32 ماهگی.

جان جانانــــــــــم       ماهگیت مبارک.             مراسم برف شادی و ذوق عشقدونه مامان                   اینم از کادوتون که امروز رسید و شما خیلی استقبال کردی.مبارکت باشه نفسم.     اینم از گردش با باباحجت نصیبت شد که اینم واقعا دوست داری همش در حال صحبت کردنی باهاش :   ...
1 مهر 1394

شهریور دوست داشتنی پرنسس من.

  عشق فسقلی مامان این ماه مثل همه شهریوها کلی گردش و این ور اونور داشتیم. شما روز به روز لجباز تر میشی عزیزم و این منو خیلی نگران میکنه . البته همه میگن مقتضی سنته امیدوارم اینجوری باشه. این روزا کلی هم شکر پاشی میکنی که دلمونو میبری .عین طوطی همه حرفها و کارامونو تکرار میکنی . به زور برمیگردی خونه و همش میخوای بیرون باشی هروقت از جایی برمیگردیم تو ماشین میگی الان تجا بریم ؟ یا میگی خونه نریماااا . غذات خداروشکر خوبه فقط همش راه میری غذا میخوری و حسابی اذیت میکنی اصلا نمیشینی یه جا برای غذا خوردن. همچنان پوشکی و صحبت دسشویی که میشه میگی نه . امیدوارم تو این مورد خدا یه معجزه بکنه و خودت بیای جیشتو بگی. همین روزا هم دوباره ب...
30 شهريور 1394

پایان 30 ماهگی / ورود به 31 ماهگی .

ماهــــــکم فرشتـــــه کوچکم  ماهگیت مبارکــــــــ .                               کیک این ماه به سلیقه خودت بود تا خونه همش ببعی ببعی کردی. کلی ناخونکش زدی و از اینکه میتونستی پستونکشو گوششو و چشمشو بخوری خوشحال بودی            خدایا شکرت. ...
1 شهريور 1394

روزهای گرم مردادی و دخترک لجـــــباز شیرین !!

عزیز دردونه مامان بعد مدت طولانی سلام.  گلکم از این به بعد تصمیم گرفتم وبلاگتو ماهی دوبار آپ کنم چون واقعا پستها داشت زیاد میشد و ترسیدم از حوصله خوندنت خارج بشه و هم اینکه خب دیگه خانمی شدی و تغیراتت روز به روز نداری که برات ثبت کنم فقط عکسهای روزهای شیرین کودکیت هست که ماهی دوبار هم میشه برات بزارمشون . بگم از این ماه گذشته که نمیدونم یهو چه تحولی درون شما اتفاق افتاد که به شدت ناسازگار و لجباز و زورگو شدین   به شدت در حال الگوپذیری هستی و کوچیکترین کارها و حرفهامون رو زیر نظر داری و تکرار میکنی. ( آرایش کردن من یه نمونشه که تا میگم میخوایم بریم بیرون میری سراغ مداد رنگی هات و میگی میخوام حاظرشم و شروع میکنی به آرایش کردن مث...
31 مرداد 1394

یدونه دخترمن یدونه فرشته من روزت مبارکـــــــــــــ .

دختر طلای خونه ما روزت مبارک.خدایا ممنون که منو به آرزوم رسوندی و بهم یه دختر دادی.     طبق سالهای گذشته برای یکی یدونه دخترمون کادو یه عروسک خوشگل گرفتیم که رونیا خیلی دوسش داشت و خودش انتخاب کرد.      اینم عروسک امسال :     عروسک طلامون نی نی شو خیلی جدی گرفته بود و تا گریه میکرد زودی دنبال شیشه و پستونکش میگشت تا ساکت شه عروسکه که خوابش میبرد و خروپف میکرد آروم حرف میزد و میگفت هیسس بیدار میشه هااا       اینم فلش بکی به گذشته و روزهای دختر:   اولین روز دختر فرشتمون:     دومین روز دختر فرشتمون: ...
26 مرداد 1394