مسافرت تهران
جیگرم اگه خدا بخواد فردا راهی تهرانیم. من و شما و مامان فریبا.بابا حجتم چون امتحان داره متاسفانه نمیتونه باهامون بیاد. خاله ها و دایی و مامانبزرگ مادری من همه تهرانن. تازه خاله افسانه هم تهران زندگی میکنه.هم میریم یه سری به اونا بزنیم مخصوصا خاله هانیه مهربون که کلی دلش برات تنگ شده و همش برات نظر میذاره هم من برای شما کلی خرید دارم. ایشالا اگه شد از همون جا وبلاگتو آپ میکنم و خریداتو میذارم تو وبلاگت اگه نشدم که وقتی برگشتیم ساری حتما آپش میکنم.امیدوارم تو این مسافرت اذیت نشیییییییی عشق مامان و همچنین اذیت نکنیییییییییییی بوسسسسس فرشته کوچولوی من. ...